پیش از پرداختن به طرح الگوی دشت متعادل پایدار بهتر است چکیدهای از شرایط کشور در حوزه آب، انرژی و اقتصاد کشاورزی را بیان کنیم.
مشکل اساسی کجاست؟
اقلیم کشور ایران نیمهخشک است که باتوجهبه تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی در مسیر تبدیلشدن به یک اقلیم خشک قرار دارد. بیش از ۸۰٪ از منابع آب در ایران به مصارف کشاورزی اختصاصیافته است. این در حالی است که فقط ۸ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور (GDP) متعلق به بخش کشاورزی است. سالانه در ایران به طور میانگین ۵۰-۱۰۰ سانتیمتر از سطح آب زیرزمینی کاهش پیدا میکند که این عدد چندبرابر میانگین جهانی است. در بهترین حالت راندمان آبیاری در بخش کشاورزی به ادعای وزارت جهاد کشاورزی حدوداً ۳۰ درصد است. در یککلام میتوان گفت که ما با شتاب فراوانی دست به ازبینبردن منابع آب زیرزمینی (بهعنوان باارزشترین و راهبُردیترین دارایی سرزمینی) زدهایم درحالیکه منافع مالی و اقتصادی متناسبی از این میزان مصرف، برای ذینفعان این حوزه حاصل نمیشود. در نتیجه ذینفعان تمایلی به کاهش مصرف آب و انرژی نخواهند داشت؛ چون از منافع آن بهخوبی برخوردار نیستند.
پیچیدگیهای فراوان مدیریت منابع آب و چالشهای آن
با توجه به چالشهای فوق طرح الگوی دشت متعادل پایدار طراحی و ارائه گردیده است که مبتنی بر رفع چالشهای فوق و نجات آب طراحی شده است:
الگوی دشت متعادل پایدار
طرح الگوی دشت متعادل پایدار با این دید نگاشته شده است که علیرغم اثربخشبودن ابزارهای نظارتی و کنترلی مانند کنتور در کاهش مصرف آب و انرژی، بهینهسازی مصرف چالشی است که بیشتر ماهیت اقتصادی و اجتماعی دارد. بدون درنظرگرفتن منافع تمامی ذینفعان و تأمین این منافع و همچنین پذیرش قلبی و منطقی طرح توسط ذینفعان، عملاً تمامی فعالیتها و تلاشها آنچنان که باید منتج به بهبود معنادار و پایدار شرایط نمیشود و راهحل معضلات حوزه آب، انرژی و اقتصاد کشاورزی صرفاً ابزارهای کنترلی از جمله کنتور نیستند. بلکه این ابزار یک جز از یک فرایند چندمرحلهای و چندبخشی پیچیدهای است که حتی بخشهای مهم و متعدد آن ارتباط خاصی به ابزارهای نظارتی ندارد.
طرح الگوی دشت متعادل پایدار بر محورهای اساسی زیر استوار است:
بانک سهمآب
بانک سهمآب بستری است که در آن سهمآب سالیانه (حجم برداشت مجاز سالیانه) هر بهرهبردار به چاه ایشان که پروانه بهرهبرداری معتبر دارد، تخصیص داده میشود. در این بستر، هر بهرهبردار میتواند حجم کل سهمآب سالیانه و مقادیر مصرف شده و باقیمانده به همراه تاریخ شروع و پایان اعتبار آن را بررسی و مدیریت نماید. بررسی این اطلاعات بهصورت یکپارچه توسط بهرهبردار، امکان مدیریت بهتر و دقیقتر سهمآب را در طول دورههای آبیاری و کشاورزی فراهم میکند. بهرهبرداران علاوه بر مشاهده سهمآب سالیانه خود، میتوانند مجموع سهمآب تخصیصیافته به کل چاههای دشت را نیز رصد کنند. این شفافیت اطلاعات در بانک، افزایش اعتماد و مسئولیتپذیری بهرهبرداران در قبال منابع آب زیرزمینی و در نتیجه صرفهجویی و افزایش بهرهوری را به دنبال خواهد داشت.
بازار سهمآب
پس از ایجاد بانک سهمآب، مطابق با شیوهنامههای اجرایی تدوین شده برای بانک، بهرهبرداران سهمآب سالیانه خود را از طریق بانک سهمآب دریافت میکنند. مطابق با پروانه بهرهبرداری معتبر، اجازه برداشت و مصرف این سهمآب به بهرهبرداران داده میشود. این اجازه برداشت از منابع آب زیرزمینی در شرایط مشخصی میتواند از یک بهرهبردار به بهرهبردار دیگری منتقل شود. این فرایند در قالب یک قرارداد انتقال سهمآب که بین خریدار و فروشنده منعقد میشود، در بستری به اسم «بازار سهمآب» شکل میگیرد. آن دسته از بهرهبردارانی که تمایل دارند در بازار حضور داشته باشند با راهنمایی تسهیلگران محلی، با شرایط ورود به بازار سهمآب و مزایای آن آشنا شده و در صورت احراز شرایط لازم (نظیر اثبات بهرهوری)، میتوانند به بازار وارد شوند.
بانک اطلاعات شفاف دشت
بانک اطلاعات شفاف دشت بستری برای خوداظهاری و صحتسنجی اطلاعات و دادههای حوزهٔ کشاورزی اعم از تجهیزات و ماشینآلات، روشها، محصولات تولیدی و… است. این بانک پایگاهداده کاملی برای تجمیع اطلاعات بهرهبرداری و کشاورزی یک دشت خواهد بود.
خلاصه وضعیت پروانه بهرهبرداری، محل جغرافیایی، نام و اطلاعات دسترسی، نماینده قانونی بهرهبردار، وضعیت فعلی چاه، آخرین اطلاعات برداشت آب، تاریخ و نام آخرین مأمور تأییدکننده، وضعیت وسایل اندازهگیری و همچنین نوع کاربری فعلی از آب، سطح و نوع محصول زیر کشت (در مورد چاههای کشاورزی) بهتدریج در این بانک تکمیل خواهد شد و بهصورت پلکانی و با رعایت اصل حفظ اطلاعات شخصی متقاضیان افشا خواهد گردید. هدف از ایجاد بانک اطلاعات شفاف دشت جلباعتماد و مشارکت همه ذینفعان و بهرهبرداران از منابع آب و تجمیع وضعیت منابع و برداشت آب در هر دشت است.
بستر بانک اطلاعات شفاف دشت منجر به یک شبکهسازی متنوع چندوجهی خواهد شد و اکوسیستمی از کسبوکارها را به هم پیوند خواهد زد. کشاورز در این بستر بیان میکند که چه میزان آب و انرژی را به مصرف رسانده تا چه مقداری از محصول را با یک کمیت و کیفیت مشخص تولید کند؛ لذا برای مثال کسبوکارهایی در حوزهٔ مشاورهٔ آبیاری و کشاورزی، کود، سموم و نباتات، ماشینآلات کشاورزی، خردهفروشی محصولات کشاورزی در این بستر به شبکهسازی و تعامل با کشاورز و با یکدیگر خواهند پرداخت که تدریجاً منتج به شکلگیری اکوسیستم بزرگی از کسبوکارهای مرتبط باهم خواهد شد که برای تمامی ذینفعان منافع اقتصادی و اجتماعی شاخصی را ایجاد خواهد کرد.
معتمد دشت
معین دشت با نظارت حاکمیت نسبت به آموزش و توانمندسازی کارشناسان محلی اقدام خواهد نمود. این کارشناسان معتمد شرکتهای آب منطقهای استانی برای نظارت بر اجرای مفاد پروانهی بهرهبرداری و دیگر تعهدات قانونی بهرهبرداران انتخاب میشوند. هر بهرهبردار آب، در قالب قراردادی مشخص با یکی از معتمدین دشت، تأییدیه عمل به پروانهی بهرهبرداری (شامل صحت اندازهگیری حجم آب برداشتی، صحت منصوبات چاه، عمل به الگوی کشت مندرج در پروانه، عمل به استانداردهای مصرف و…) را دریافت و به معین دشت ارایه خواهد نمود.
نظارت بر صحت گزارش معتمدین دشت بر عهدهی دفتر معین دشت و شرکت آب منطقهای خواهد بود و گزارش تخلف احتمالی معتمد دشت که توسط معین دشت، هر یک از بهرهبرداران و یا بازرسان دولتی تهیه شده، موجب برخورد انضباطی با معتمد دشت توسط شرکت آب منطقهای خواهد شد.
معین دشت
سازوکار بانک و بازار حقوق آب توسط کارگزار انجام میرسد که بهمنظور ایجاد شفافیت در اطلاعات و جلب اعتماد ذینفعان و بهرهبرداران تأسیس شده است. معین دشت، علاوه بر وظیفه راهبری بانک و بازار آب، جمعآوری گزارشهای مصرف، بررسی و نظارت بر گزارشهای معتمدین دشت و نظایر آن را عهدهدار است. معین دشت، با نظارت دولت، برنامهی زمانبندی رعایت استاندارد برداشت از حجم آب تجدیدپذیر دشت را با همکاری کلیهی ذینفعان و ذیمدخلان اجرا میکند.
معین دشت یه شخصیت حقوقی است که در تعامل مستقیم با بهرهبرداران و حاکمیت در حدود منطقه خود عمل میکند.
مکانیزم اجرایی الگوی دشت متعادل پایدار به گونهای طراحی شدهاست که در آن، بهرهبرداران کشاورزی میتوانند درصورت افزایش بهرهوری در مصرف آب و بهبود زیرساختهای کشاورزی، با حفظ سطح زیرکشت، درصدی از سهمآب مصرفی سالانهشان را واگذار کنند. متقاضیان خرید این سهمآب، بخشهای صنعت و کشاورزی (که بهرهوری بالاتری در مصرف دارند) هستند. این فرایند منجر به تأمین آب برای نیازهای جدید، بهبود معیشت کشاورزان و درنتیجه بهبود زیرساختهای آبیاری و کشاورزی و کاهش فشار به منابع آب زیرزمینی موجود، خواهد شد. در این طرح منافع کشاورزان و صنایع به طور عادلانه درنظر گرفته شدهاست که همین امر موجب افزایش اعتماد میان ذینفعان حوزهٔ آب خواهد شد.