بهرهوری به زبان ساده اندازهگیری کارایی یک ماشین، کارخانه یا شخص در تبدیل ورودیها به خروجیهای مفید است. برای محاسبه بهرهوری، متوسط خروجی هر دوره را بر هزینههای متحمل شده یا منابعی مانند پرسنل مصرف شده در آن دوره تقسیم میکنند. بر همین اساس بهرهوری کشاورزی نیز به عنوان نسبت تولیدات کشاورزی به نهادهها اندازهگیری میشود.
بین دو مفهوم «تولید» و «بهرهوری» تفاوت وجود دارد. اولی به خروجی و دومی به خروجی نرمال شده در واحد ورودی اشاره دارد. اگر تولید بر حسب کیلوگرم سنجیده شود و یکی از نهادهها مانند زمین برحسب هکتار باشد، بهرهوری زمین کیلوگرم در هکتار خواهد بود.
دشتها پربارترین مناطق کشاورزی هستند. فرسایش کوهها زمانی اتفاق میافتد که رودخانهها از دامنه کوهها عبور میکنند. مواد فرسوده شده توسط رودخانه جاری حمل میشود و مواد رسوبی مانند سیلت، خاک رس و سنگ در درهها جمع میشوند. در نتیجه این فرایند دشتها شکل میگیرند
کشاورزی بهرهور در جهان
جهان دارای ۱۵٫۷۴۹ میلیون کیلومتر زمین قابل کشت است. در این بین، هند دارای بیشترین زمینهای قابل کشت در جهان است و پس از آن ایالات متحده آمریکا، روسیه، چین و برزیل قرار دارند. اما از سوی دیگر برترین کشورهای تولید کننده کشاورزی در جهان کشور چین شناخته میشود که همزمان بزرگترین تولید کننده، وارد کننده و مصرف کننده مواد غذایی در جهان است. هندوستان نیز دومین تولید کننده غذا در جهان و پس از آن ایالات متحده و برزیل قرار دارد.
از سوی دیگر مهمترین محصولات پربازده (HYVs) در گندم، ذرت، سویا، برنج، سیب زمینی و پنبه است. آنها به شدت در مزارع تجاری و مزارع استفاده می شوند. HYV ها در دههی ۱۹۶۰ محبوب شدند و نقش مهمی در انقلاب سبز داشتند.
اما مناطق بهرهور با توجه به مفهوم بهرهوری به میزان تولید محصول و نهادهها وابسته است. این مناطق مزارعی با سابقه عملکرد متفاوت هستند. یک مزرعه با بیشترین برداشت برای چندین فصل، منطقهای با بهرهوری بالا محسوب میشود. که میتوانند پایدار و یا ناپایدار باشند. درهی سان خواکین در کالیفرنیای ایالات متحده آمریکا به عنوان پربازدهترین منطقه کشاورزی در جهان دشتی است که بیش از ۲۵۰ محصول در آن کشت میشود.
بهرهوری آب در کشاورزی
آب یک نهاده حیاتی برای تولیدات کشاورزی است و نقش مهمی در امنیت غذایی دارد و بر اساس آن دو نوع کشاورزی آبی و دیم شکل گرفته است. کشاورزی دیم از آب بارندگیها استفاده میکند و میزان این بارندگیها باید به اندازهای باشد که در روند کشت موثر واقع شود. کشاورزی آبی علاوه بر آب سبز از آب آبی که از سیستمهای آبی منحرف شده است برای آبیاری محصولات استفاده میکند.
کشاورزی آبی نشان دهنده ۲۰ درصد از کل زمین زیر کشت و ۴۰ درصد از کل مواد غذایی تولید شده در سراسر جهان است. این نوع کشاورزی به طور متوسط حداقل دو برابر کشاورزی دیم در هر واحد زمین تولید دارد و در نتیجه امکان تشدید تولید و تنوع محصول را فراهم میکند.
بهرهوری آب به طور کلی به عنوان بازده محصول به ازای هر متر مکعب مصرف آب تعریف میشود و این آب میتواند شامل آب سبز (بارندگی موثر) برای مناطق دیم و آب سبز و آب آبی (آب منحرف شده از سیستم های آبی) برای مناطق آبی باشد. بنابراین بهرهوری آب به عملکرد دانه نسبت به کل آب عرضه شده میگویند. بنابراین برای محاسبهی بهرهوری آب باید مقدار آب آبیاری و بارندگی به عنوان کل آب ورودی اندازهگیری شود.
بازار آب و بهرهوری آب در کشاورزی
با توجه به رشد جمعیت، شهرنشینی و تغییرات آب و هوایی، انتظار میرود رقابت برای منابع آب افزایش یابد و به طور مشخص بر روی کشاورزی تاثیر بگذارد. پیشبینی میشود جمعیت تا سال ۲۰۵۰ به بیش از ۱۰ میلیارد نفر افزایش یابد و این جمعیت، چه به صورت شهری با چه به صورت روستایی، برای تامین نیازهای اولیه خود به غذا و فیبر نیاز دارند. همراه با افزایش مصرف کالری و غذاهای پیچیدهتر، که با رشد درآمد در کشورهای در حال توسعه همراه است، تخمین زده میشود که تولیدات کشاورزی تا سال ۲۰۵۰ تقریباً ۷۰ درصد افزایش یابد.
با این حال، تقاضای آتی برای آب توسط همه بخشها نیازمند تخصیص ۲۵ تا ۴۰ درصد آب از فعالیتهای با بهرهوری کمتر و اشتغال پایینتر به فعالیتهای شغلی بالاتر، بهویژه در مناطق دارای تنش آبی است. در بیشتر موارد، به دلیل سهم بالای کشاورزی در مصرف آب، انتظار میرود که چنین تخصیص مجدد از طریق کشاورزی صورت گیرد. در حال حاضر، کشاورزی (به طور متوسط) ۷۰ از کل برداشت آب شیرین در سطح جهان را به خود اختصاص میدهد (و سهم بیشتر ناشی از «استفاده مصرفی آب» به دلیل تبخیر و تعرق محصولات زراعی است).
در این شرایط جابجایی آب باید هم به صورت فیزیکی و هم به صورت مجازی صورت گیرد. حرکت فیزیکی آب میتواند از طریق تغییر در تخصیص اولیه منابع آب سطحی و زیرزمینی عمدتاً از کشاورزی به استفادهکنندگان شهری، محیطی و صنعتی رخ دهد. آب همچنین میتواند به طور مجازی حرکت کند زیرا تولید مواد غذایی، کالاها و خدمات پرمصرف آب در محلات پرآب متمرکز شده و به مناطق کم آب مبادله میشود.
تخصیص مجدد آب به صورت بینِ بخشی و جابجایی قابل توجه آب از کشاورزی باید با بهبود کارایی مصرف آب و بهبود در سیستمهای تحویل آب همراه باشد. بهبود کارایی مصرف آب در کشاورزی نیز به تطبیق بهبودهای سیستم اصلی (خارج از مزرعه) با انگیزههای مناسب برای سرمایهگذاری در مزرعه با هدف بهبود مدیریت خاک و آب بستگی دارد. چنین گزینههایی به سیستمهای بهبود یافته در حوزهی تحویل آب برای ارائه خدمات کافی بر حسب تقاضا و همچنین استفاده از فناوریهای پیشرفته (مانند سنسورهای رطوبت خاک و اندازهگیریهای تبخیر و تعرق ماهوارهای) برای بهبود کارایی و بهرهوری آب در کشاورزی نیاز دارند.
بازار آب یکی از روشهایی است که در دو دههی گذشته در دنیا برای جابجایی آب از حوزهی کمتر بهرهور به حوزهی کشاورزی یا صنعتی با بهرهوری بالاتر شکل گرفته است. جابجایی آب از طریق بازار آب یک ابزار اقتصادی است که میتواند استفاده بهینه از آب را از طریق انتقال آب به مصرفکنندگانی که بازده نهایی آب آنها بالاتر است بهبود بخشید. قیمتهای بازار آب به عنوان علامت اقتصادی است که بازده نهایی را بیان میکند و از طرف دیگر محرکی برای کشاورزان است تا بهرهوری آب مصرفی خود را در مزرعه افزایش دهند.
شرکت پرآب در همین راستا با طراحی شیوهنامهی اجرایی بازار آب در قالب طرح الگوی دشت متعادل پایدار، برای اولین بار در کشور بازار آب را در دشت خواف اجرا کرد. با اجرای موفقیتآمیز پروژهی بازار آب در خواف، اجرای این پروژه در دشتهای دیگر کشور با توجه به شرایط اقلیمی، محیط زیستی و اجتماعی هر دشت آغاز گردید. در حال حاضر پروژهی بازار آب علاوه بر خواف در دشت قزوین نیز در حال اجرا است و معاملات سهمآب میان بخش کشاورزی و صنعت و همچنین در داخل بخش کشاوزی جریان دارد و اجرای پروژه در استان سمنان کلید خورده است.